محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ هم زمان با روزهایی که با نام خبرنگاران گره خورده است و بیش از دیگرایام سال از دشواری کار آنها یاد میشود، «شهر کتاب» مشهد، در کنار «خانه مطبوعات و رسانههای استان خراسان رضوی» میزبان جمعی از پیشکسوتان و علاقهمندان این حوزه بود تا نخستین «رویداد انتقال تجربه خبرگان حوزه خبر» در مشهد را رقم بزند.
در این نشست، غلامرضا بنی اسدی، علیرضا حیدری، علیرضا دوانلو و امیرا... شمقدری، روزنامه نگاران و نویسندگان باتجربه که سال هاست دراین زمینه فعالیت میکنند، از علاقه شان به کار در رسانه گفتند و دغدغهای که با آنها زاده شده و هیچ گاه دست از سرشان برنداشته است. درادامه، به گزیدهای از صحبتهای ایشان که مرتبط با تواناییهای لازم این شغل و بایدونبایدهای فعالان رسانه است، اشاره شده است.
من از حضور در این حرفه اصلا پشیمان نشده ام. اگر هزاربار دیگر هم زاده شوم، دوباره همین حوزه را انتخاب میکنم، چون کار مؤثری است و میتوانم با آن به جامعه خدمت کنم. اما بالأخره در کار ما خطا وجود دارد و باید پذیرفت. ما معصوم نیستیم؛ ممکن است بد و ناقص ببینیم. بااین حال، اگر جامعه به رسانه و خبرنگار اعتماد داشته باشد، هم به او جسارت میدهد، هم خطا را بر او میبخشد.
در مشهد، اگر اصحاب رسانه در مسیر تهیه یک گزارش به مشکلی بربخورند یا از آنها شکایت شود، بخش حقوقی «خانه مطبوعات» که از دورههای قبل دنبالش بوده ایم و با وکلای مختلفی درباره اش صحبت کرده ایم و الان هم دوستان کارش را پیگیری میکنند، بهترین مأمن برای آن هاست. همچنین، ما هیئت منصفهای داریم که از پانزده تشکل زیستی در مشهد نماینده دارد: کشاورز، مهندس، وکیل، خبرنگار و دیگرانی از حوزههای مختلف، ازجمله حوزه رسانه. تلاش میشود در همین هیئتهای حل اختلاف دادگاههای صلح، تاجایی که میشود، اختلافهای موجود حل شود و به دادگاه نرسد.
مباحثی که دوستان بر سر آن به مشکل خورده اند به شورای حل اختلاف اصحاب رسانه شعبه۴۱۱ ارجاع داده میشود و تاحدامکان حل وفصل میشود؛ اگر نشد و طرفین اصرار داشتند که به دادگاه بروند، آنجا باز هیئت منصفهای وجود دارد تا داوری منصفانهای نسبت به ماجرا داشته باشد.
یکی از بازوهای مدیر حرفهای برای برون رفت از چالشها رسانه است. مشهد و خراسان در این حوزه جزء عقب ماندهترین هایند، چون از رسانه و این ابزار قدرتمند کمک نگرفته اند. این شهر و این استان، در بسیاری از شاخص ها، زیر میانگین کشورند؛ این را آمار و اعدادوارقام میگوید: در حوزه بهداشت ودرمان، در سرانه کتابخانه و فضاهای فرهنگی، درزمینه عمرانی و زیرساختهای شهری و.... من دراین مورد تقصیر را به گردن مسئولان میاندازم. آنها باید با روی باز رسانه و خبرنگار را صدا بزنند و بگویند نقد کن و اشکالات مرا بگو، البته مشفقانه و عادلانه.
خود من [در مقام مسئول]، حتی در حوزههای امنیتی، پاسخ خبرنگار را داده ام، البته که هوشمندانه و با دقت. درکنار این صحبت ها، کیفیت خبرنگارهای ما هم باید بهتر شود و اشراف بیشتری بر مسائل و موضوعات داشته باشند و درباره شهر و استانشان و قوانین و بخش نامههای موجود اطلاعات کافی داشته باشند.
اگر نقد ما منصفانه و مشفقانه باشد، خیلی دچار چالش نمیشویم. به علاوه، تسلط ما در حوزه کار حرفهای یعنی بدانیم باید چگونه نقد کنیم و چگونه دفاع کنیم. فرهنگ دینی و انقلابی ما نیز میگوید نقد کنید؛ یعنی همه اسناد بالادستی ما فرهنگ نقد را میپذیرند. انسان هم نباید نگران باشد، به این شرط که با خدا باشد؛ خدا نیز با اوست. اگر اخلاق حرفهای داشته باشیم، همه این مسائل درست میشود. مجموعه هایی، چون «خانه مطبوعات» و «شهر کتاب» هم واقعا باید حامی باشند. ضمن اینکه این فرهنگ غلطی که خبرنگارها را گزینشی دعوت میکنیم هم باید حذف شود.
ما برای خبرنگاری به خیلی چیزها احتیاج داریم و بعضی از ما این خمیره را داشته ایم که در این حوزه کار کنیم. درواقع، ما به عنوان یک مسئولیت اجتماعی به این حرفه نگاه میکنیم. خبرنگار باید از هوش بالاترازمتوسط و انگیزه کافی برخوردار باشد. من بیشتر از اینکه آموزش بدهم، سعی کرده ام انگیزه بدهم. آنچه امروز در رسانه هایمان داریم، قریب به اتفاق شبه خبر است، نه خبر. خبرنگار باید بداند که سر هر گفتگو و مصاحبه باید با اطلاعات لازم و کافی حاضر شود، نه اینکه برود تا از مسئول مدنظر اطلاعاتی بگیرد. هر مصاحبه یک برنامه است و کار خبرنگار هدایت اطلاعات است.
این گونه نیست که بگوییم صرفا مسئولان باید آگاهتر شوند. مسئله اصلی این است که رسانه باید شناخته شود. مشکل رسانه این است که نزد مسئولان ناشناخته است و نه تنها مسئولان، بلکه مدیران رسانه و خود خبرنگاران هم گاهی رسانه را نمیشناسند. اگر این شناخت محقق شود، وارد میدان دیگری میشویم به نام «آزادی». بیرون از این میدان، بذر آگاهی رشد نمیکند.
رخ دادن همه این اتفاقات هم مبتنی بر همان اعتمادی است که پیشتر به آن اشاره شد. این آگاهی باید اتفاق بیفتد که همگان بدانند رسانه راه گشاست، نه چیزی که جلو پای این و آن سنگ بیندازد. این آگاهی منوط به این است که خود رسانه و خبرنگار هم به آن برسند؛ نمیشود روی یک طرف ایراد گذاشت. ضمن اینکه نگاه امنیتی به رسانه باید کمتر شود. باید به رسانه پروبال داد تا بتواند گرههای زیادی را باز کند.